سفارش تبلیغ
صبا ویژن

از خواب بیدار شدم می گویم امید، دیشب همه اش خواب ببر می دیدم، گفت: مطمئنی پلنگ نبود؟ 

گفتم: نمی دانم شاید هم پلنگ بود، چطور؟

امید: آخر من سال پلنگ به دنیا آمدم، حتما به همین دلیل خواب پلنگ دیدی ...

من : هان! برای همین همه اش داشتم از دستش فرار می کردم!!!


نوشته شده در  سه شنبه 92/7/23ساعت  5:42 عصر  توسط هم آوا 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
نمی دانم
مادر که می شوی
اوووف
مثال نقض
هجوم افکار
نوشتن
[عناوین آرشیوشده]