سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بی اعتمادم؟خوب آره،اما تقصیر من نیست،بس بچگیم کارتون پینوکیو رو دیدم و سادگی و اعتماد اون رو به روباه مکار و گربه نره و آسیبهایی که از این اعتماد دید،که می ترسم،می ترسم اعتماد کنم،همه رو یا روباه مکار می بینم یا گربه نره!

پ ن1:دلم اون خانوم مهربونِ کارتون پینو کیو رو می خواد،اسمش چی بود؟!
پ ن2:درسته تو زندگی هم گربه نره و روباه مکار هست هم خانوم مهربون،اما تشخیص اینا از هم شرطه!
پ ن3:یکی از آرزوهای بچیگیم که هیچوقت بهش نرسیدم می دونین چی بود؟این که خانوم لورا تو کارتون سرندیپیتی رو ببینم خیلی دلم می خواست بدونم چه شکلیه،اما هیچ وقت نشونش ندادن!


نوشته شده در  چهارشنبه 86/8/9ساعت  1:22 عصر  توسط هم آوا 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
نمی دانم
مادر که می شوی
اوووف
مثال نقض
هجوم افکار
نوشتن
[عناوین آرشیوشده]