• وبلاگ : كسي كه مثل هيچكس نيست
  • يادداشت : روزهاي بدي كه گذشت...
  • نظرات : 8 خصوصي ، 102 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <    <<    6   7      >
     
    + مژگان 
    با سلام و تشكر از متن مفيدي كه نوشتيد . من هم به همين درد مبتلا شدم .مي شه لطف کنيدو داروهائي كه مصرف كرديد را براي بنويسيد. من هم مثل شما بهم داروي اعصاب مي دهند تو را خدا کمکم کنيد.با تشكر
    پاسخ

    دوست عزيز من رانيتيدين و امپرازول خوردم اما سر خود كه نمي توني بخوري در ضمن اگر واقعا مشكل روحي نداري يا چيز خاصي نيست تو زندگي كه اذيتت كنه قرص اعصاب چرا؟ خودت بهتر از هر كس ديگه اي مي دوني چته...پيش يه متخصص گوارش هم برو...سلامتيت رو از خدا مي خوام هم جسمي هم روحي
    + zahra 
    neveshtatooono khooondam gerye kardam manam hamchin moshkeli daram
    yani alan y modatiye k rahe galoom tang mdare mishe
    ama rastesh mitarsam
    koli az mayesh dadam
    mikham az no shorooo konam
    kheyli delam gerefte
    az tarse marggggggg
    nemikham bemiram
    2khtaram 4saleshe
    mitarsam

    پاسخ

    دوست عزيزم قوي باش اين قضيه تنگي و گرفتگي گلو و احساس خفگي درصد زياديش يه خاطر استرس هستش مطمئن باش چيزي نيست يانهايت ريفلاكس معده ...زندگي زيباست من زندگي زيبا را دوست دارم...تكرار اين جمله حالت رو عوض مي كنه...با دختر نازت زندگي كن و از بودنت لذت ببر مرگ دست تو نيست دوستم...زندگي كن
    + سما 


    salam manam hamin moshkelo daram vali az andoskopi mitarsam akhe hame migan senam kame faghat 18 salame khatarnake baram hala bayad chikar konam??

    پاسخ

    عزيزم آندوسكوپي ترس نداره اونقدرها هم وحشتناك نيست اما نبايد سريع براي آندوكوپي اقدام كني اگر تهراني برو پيش دكتر مير باقري خيلي خوبه...سخت نگير مي گذره با يه خورده رژيم غذايي زودي خوب مي شي
    + غزل 
    salam azizam
    tamame matlabeto khunda manam daghighan 4hftei haminjuri budam tamame in halateto dashtam
    vali az unja ke kheili bahusham ba didan tamame inhalat va tahghigh to internet be dr govaresh morajehe kardam
    va alan 2 haftas daram daru estefade mikonam
    khodaro shokr khubam man faghat emperazol estefade mikonam
    to chi estefade kardi???????????????
    + محمد 
    منم مشکل شما رو دارم واسم دعا کنين...
    يا مهدي عج
    + PEGAH 
    SAlam azizam.vaghean har kas ke alaeme avalie in bimari ro too khodesh mibine vahshat zade mishe.chon nafas tangi va khafegish vahshatnake.mamnoon az inke in kare ghashango anjam dadi va baes shodi man donbale darmane bihoode naram.mersi azizam.shado salamat bashi hamishe
    + ساناز 

    هم آواي عزيزم...نميدونم الان اينايي که مينويسم ميخوني يا نه! چون الان آخراي سال 89 هست ... اما راستش منم الان مشکل تو رو دارم و حسابي ترسيدم! چندين بار اينترنت رو سرچ کردم! واسه علائم اين مشکل که البته خفيف تر از مال توئه ولي احساس گير کردن تو گلو رو دارم...الان وبلاگت رو پيدا کردم! ميترسيدم سرطان باشه آخه تو نت اين علائم رو نوشته بودن سرطان مري! الان خيلي خوشحال شدم که تو خوب شدي...به خودم اميدوار شدم...ممنون
    + آريا 
    سلام منم مثل شما هستم هرجا هم رفتم همين هرفارو بهم زدن الان 2ساله داغونم كرده.ميتونم روي كمكنون حساب كنم؟خدارو شكر آخر يكي فهميد مشكل چيه.من اهل شيرازم پيش تمام متخصص هام رفتم ولي اثر نداشت .خواهش مي كنم بهم ايميل بزنيد و كمكم كنيد تا آخر عمر ازتون ممنونم
    پاسخ

    با سلام براي گرفتن جوابتان لطفا به پست 25 ارديبهشت 88 مراجعه كنيد...سلامت باشيد و موفق
    با سلام و تشكر از متن مفيدي كه نوشتيد . من هم به همين درد مبتلا شدم .لطفا نام پزشك و داروهائي كه مصرف كرديد را براي بنويسيد. با تشكر
    پاسخ

    با سلام براي گرفتن جوابتان لطفا به پست 25 ارديبهشت 88 مراجعه كنيد...سلامت باشيد و موفق.
    + سيامك 

    سلام عزيزم مرسي كه راهنماييم كردي منم مشكل ترو دارم فكر ميكردم ديگه مردنيم يا اين مطلبت به زندگي اميدوارم كردي

    + بهار 

    سلام آوا جان خوبي من هم همين مشكلات شما رو دارم و باردار هم هستم خيلي عذاب ميكشم چون من هم بارها دكتر رفتم اگه ميشه برام ليست داروهايي كه استفاده كردي بنويس ممنونت ميشم برام دعا كن

    سلام خانومي

    بخاطر قدرت تحملت و اين نگاه قشنگ به زندگي تحسينت ميكنم چون ميدونم چي كشيدي و چقدر تحمل اين شرايط سخته

    اميدوارم هميشه همينطور شاد و مقاوم باشي

    قصاب با ديدن سگي که به طرف مغازه اش نزديک مي شد حرکتي کرد که دورش کند اما کاغذي را در دهان سگ ديد .کاغذ را گرفت.روي کاغذ نوشته بود " لطفا ?? سوسيس و يه ران گوشت بدين" . ?? دلار همراه کاغذ بود.قصاب که تعجب کرده بود سوسيس و گوشت را در کيسه اي گذاشت و در دهان سگ گذاشت .سگ هم کيسه راگرفت و رفت .

    قصاب که کنجکاو شده بود و از طرفي وقت بستن مغازه بود تعطيل کرد و بدنبال سگ راه افتاد .

    سگ در خيابان حرکت کرد تا به محل خط کشي رسيد . با حوصله ايستاد تا چراغ سبز شد و بعد از خيابان رد شد.قصاب به دنبالش راه افتاد. سگ رفت تا به ايستگاه اتوبوس رسيد نگاهي به تابلو حرکت اتوبوس ها کرد و ايستاد .قصاب متحير از حرکت سگ منتظر ماند .

    اتوبوس امد, سگ جلوي اتوبوس امد و شماره انرا نگاه کرد و به ايستگاه برگشت .صبر کرد تا اتوبوس بعدي امد دوباره شماره انرا چک کرد اتوبوس درست بود سوار شد.قصاب هم در حالي که دهانش از حيرت باز بود سوار شد.

    اتوبوس در حال حرکت به سمت حومه شهر بود وسگ منظره بيرون را تماشا مي کرد .پس از چند خيابان سگ روي پنجه بلند شد و زنگ اتوبوس را زد .اتوبوس ايستاد و سگ با کيسه پياده شد.قصاب هم به دنبالش.

    سگ در خيابان حرکت کرد تا به خانه اي رسيد .گوشت را روي پله گذاشت و کمي عقب رفت و خودش را به در کوبيد .اينکار را بازم تکرار کرد اما کسي در را باز نکرد.

    سگ به طرف محوطه باغ رفت و روي ديواري باريک پريد و خودش را به پنجره رساند و سرش را چند بار به پنجره زد و بعد به پايين پريد و به پشت در برگشت.

    مردي در را باز کرد و شروع به فحش دادن و تنبيه سگ و کرد.

    قصاب با عجله به مرد نزديک شد و داد زد :چه کار مي کني ديوانه؟ اين سگ يه نابغه است .اين باهوش ترين سگي هست که من تا بحال ديدم.

    مرد نگاهي به قصاب کرد و گفت:تو به اين ميگي باهوش ؟اين دومين بار تو اين هفته است که اين احمق کليدش را فراموش مي کنه !!!

    نتيجه اخلاقي :

    اول اينکه مردم هرگز از چيزهايي که دارند راضي نخواهند بود.

    و دوم اينکه چيزي که شما انرا بي ارزش مي دانيد بطور قطع براي کساني ديگر ارزشمند و غنيمت است .

    سوم اينکه بدانيم دنيا پر از اين تناقضات است.

    پس سعي کنيم ارزش واقعي هر چيزي را درک کنيم و مهمتر اينکه قدر داشته هاي مان را بدانيم

    سلام و يك دنيا درود بر همشهري خوبم

    هم آوا عزيزم تمامش رو خوندم خيلي خوب بود خيلي. وقتي كه خوندم اشك تو چشمام جمع شد نه به خاطر سختي كه كشيدي بلكه اين از سر خوشالي و تحسين استقامت و ديدگاه بود .واقعا بعضي از اتفاقاتي رو كه در زندگي مي افته بايد يك جا بنويسم كه وقتي دلمون از چيزي گرفت ياد عافيتمون بيفتيم.

    گاهي وقتي مي خوام از روزگار گله كنم يادم مي افته من چيزهايي دارم كه مي شد نداشته باشم. هم آوا گاهي از خودم بدم مياد از خودم بدم مياد كه چرا وقتي سالمم ناشكرم.

    هر كس در زندگي يك سري مشكلات داره كه در مواجه با آن ظرفيتش سنجيده مي شه.بايد بدونيم ما همون آدمهاي دوران سختي هستي پس قوي هستيم.نبايد نا اميد بود هيچ وقت فقط اي كاش يادمون بمونه.

    آفرين بر تو .

    + ... است! 

    سلام

    - خدا رو شکر...
    خدا رو شکر که الآن اوضاع روبراهه و همه تون دوباره دور هم و با هم غذا مي خوريد.( اين خيلي مهمه. با ما جونت به شدت موافقم و مانند ايشون در اين مورد سخت گير و غر غر و هستم!)
    - اين مطلب رو وقتي نوشتي که چند وقت ديگه سالگرد تلخ ترين اتفاق زندگيمه ... که البته درس هاي زيادي ازش گرفتم ...
    - اميدوارم هميشه در وضعيت "پ ن 5 " باشي تا من خواننده ي وبلاگت هم مثل هميشه از خوندن مطالبت انرژي بگيرم .( بخش اول و دوم اين جمله ،به ترتيب حاوي نمونه هايي از "دگرخواهي" و "خودخواهي" هستند!!!)
    - قرآن و خوندنش ... به نظر من ... هيچ ربطي به مذهب – اونم از نوع کنونيش! – نداره.
    - از اون گچ ها خوردم! منتها دکتر رو يه جور ديگه عصباني کردم : وقتي گفت بخور، همش رو تا ته سر کشيدم.بعد از چند ثانيه گفت :"بخور" ... من هم جواب دادم:"چي رو؟" ... دو تا دکتر بودند،اومدند جلو ... يکيشون هاج و واج ازم پرسيد : "همش رو خوردي؟ "اون يکي با عصبانيت گفت:" چيششششش! بابا آروم تر ميخوردي! نه به اينکه بقيه با کلي ادا مي خورند نه به شما که همه رو يه نفس ميري بالا!" ... خلاصه يه ليوان "گچآب" ديگه مهمونشون شدم! شنيده بودم بد مزه س ولي هي همچين بد هم نبود ... بود؟
    - خدا به تمام بيمارها کمک کنه تا بتونند زود تر خوب بشند و به همه ي دکترا ،انصاف،دانايي و صبر بده تا بتونند درد بيمارها رو رديابي و درمان کنند و به همه ي افراد سالم هم بينشي بده تا قدر سلامتي شون رو بدونند.

    شاد باشي
    خدانگهدار
     <    <<    6   7      >