• وبلاگ : كسي كه مثل هيچكس نيست
  • يادداشت : روزهاي بدي كه گذشت...
  • نظرات : 8 خصوصي ، 102 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + ساناز 

    هم آواي عزيزم...نميدونم الان اينايي که مينويسم ميخوني يا نه! چون الان آخراي سال 89 هست ... اما راستش منم الان مشکل تو رو دارم و حسابي ترسيدم! چندين بار اينترنت رو سرچ کردم! واسه علائم اين مشکل که البته خفيف تر از مال توئه ولي احساس گير کردن تو گلو رو دارم...الان وبلاگت رو پيدا کردم! ميترسيدم سرطان باشه آخه تو نت اين علائم رو نوشته بودن سرطان مري! الان خيلي خوشحال شدم که تو خوب شدي...به خودم اميدوار شدم...ممنون