سلام هم آوا جانم... پست را که خواندم نا خود آگاه انگشتم را از ري تاسف گاز گرفتم ! خيلي کم پيش مياد اما پيش امد! اميدوار بودم ... به خوب خوب خوب خوب شدنشان!... تا اينکه آمدم پايين تر تاريخ پست را ديدم ! سر انگشتانم سرد شد! اي واي هم آوا... چرا خبري از تو نيست! 2 ماه هست که نيستي! اميدوارم مسائل حل شده باشد.. حالت را درک ميکنم حال شکستن ! و چيزي که بيشتر درک ميکنم اين است که اطرافيان به عمق ماجرا پي نميبرند به اين راحتي، به عمق شکستن آدم ! به اعصابي که حساس است روي همه چيز... هم آواي خوب من شما را درک ميکنم ... از خدا .. از خداي خوب مهربانت برايت آرامش و رحمت ميخواهم . و خدا را به پاکي علي اصغر و رقيه ي امام حسين ع قسم ميدهم تا پاکي و بي گناهي نازدانه و دردانه را ببيند و سلامتي را براي هميشه به ايشان عطا فرمايد.
... انشاءالله حل ميشود هم آواي خوب! دلم روشن است ! باور ميکني؟ :)