• وبلاگ : كسي كه مثل هيچكس نيست
  • يادداشت : براي دخترکانم 3
  • نظرات : 0 خصوصي ، 7 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + خاطرات من (يك مادر) 


    بيا بنويس ادامه اش رو ديگه.. دلم آب شد آخه..

    هنوزم تو مخيله ام نمي گنجه 42 ر ووووز تو بيمارستان بودي...

    چه صبري داشتي تو دختر...

    پاسخ

    باورت مي شه وقت نمي كنم؟!!روز و شبم با دخملام پر مي شه و من همش دارم مي دوم و مي دوم...آره سخته بدترين قسمتاش هنوز مونده ننوشتم...