سلام
"بي خيالش ميشوم!" ... آخر پستت، با خوندن اين عبارت، احساس آدمي رو داشتم که بعد از طي کردن يه مسير زيبا و دلپذير به بن بست رسيده. خودم رو گذاشتم جاي شکوفه اي که شايد تو رو يه گوشه ي دلش سنجاق کرده باشه ... "نکنه ديگه نياد سراغم! مثل خيلي هاي ديگه که اومدن و رفتن ... ولي ... نه... اون مثل هيچکس نيست ... حتمن براي اين منطق آدم بزرگونش يه راه حل پيدا ميکنه."
هم آوا ... با بچه ها بودن ... با اين بچه ها بودن ... لياقت مي خواد، لياقتي که خدا به هر کسي نميده ... لياقتي که خدا به تو داده... زندگي ت شکوفه بارون.
شاد باشيخدا نگهدار
پ نون خودم 1 : "موسسه" ... "خونه" ... سخت بود برام،درک تقابل اين دو تا کلمه. اينکه هم معني باشن ... اينکه بشه به جاي هم ازشون استفاده کرد ... پ نون خودم 2 : به "پ نون خودم" پست قبلي مراجه شود!