1-خوب منم 35 بار روي براي زماني در نظر گرفتم که 35 نفر متمايز خواننده باشن واينکه يه نفر 35 بار تو يه روز اينجا سر بزنه يه خورده يه جوريه! بازه ي 25 تا 35 رو واسه اين گفتم که احتمال تکرار بود،ديدي؟همه چي رو در نظر گرفتم :ي4-قبول دارم،سعي مي کنم هنرمند باشم،حرف قشنگي بود که باعث شد يه تکوني هم به خودم بدم،البته فعلاً تکون فکري بود تا به حيطه عمل کشونده بشه طول مي کشه...اما يه تعريف ديگه هم مي شه از هنر ارائه داد،هنر،يعني وقتي از کسي انتظار يا توقعي داريم ببينم آيا اون توانايي و شرايط برآورده کردن اون انتظار رو داره يا نه؟!اگر از اون شخص زياد بخوايم ممکنه اون براي تحقق بخشيدن اون انتظار بهش فشار بياد و اذيت شه،از طرفي اگر اون انتظار برآورده نشه و اون از پسش بر نياد ما ناراحت بشيم...پس چه خوبه کسي که سرش شلوغه سعي کنه جواب انتظارات رو بده و کسي که انتظار داره شرايط اون شخص رو هم در نظر بگيره و اينچنين زندگي شيرين مي شود :ي5-اينها مسيرها بود،من تو خونه ورزش مي کنم و تقريباً هر روز غروب يوگا انجام مي دم،پس ورزش هم زير مجموعه ي خونست...مرسي از آرزوت واقعاً دلم مي خواد موفق شم اما نه مثه خيليها...همه چي تعطيل شه و منم بشم عين اين خانوم چاقاي شمالي :ي7-اوهوم :)9-به خاطر وجود خوانندگاني چون شما از صحبت در مورد حرکات يوگا در اين وبلاگ هراسانيم!

عمو نسلي!!!مدتيه قبل خوندن کامنتتون مي دونم چي نوشتين...:(...کامنتاي قبليتون رو مي خوام :(