واي از دست تو هم اواااااااااا جاااانم...
خيلي سورپرايز عالي ميشه...حتما ذوق ميکنه...چه خوبه که با وجود دوتا فسقلي بازم ازين کاراي سخت ميکني...
من بهت افتخار ميکنم.... چقدر از دستت خنديدم سر اون داستان پيري که از خودتون گفتي... داشتم برا خودم صحنه سازي ميکردم... خيلي باحال بوووود...تبريک منو بپذير دوست خوبم...