سلام هم آواي عزيزم
خسته نباشي ديگه تا عيد يك نفس راحت بكش.
براي من خيلي جالبه كه اينقدر فكرهامون شبيه همه چون خيلي اوقات يك چيزهايي توي ذهنم هست كه مي بينم تو اون رو نوشتي عزيز.
تا حالا خيلي فكر كردم كه اونهايي كه به خدا اعتقاد ندارن چه طوري زندگي مي كنند تنهايي خودشون رو چه طوري پر مي كنند؟
چه لذتي داره وقتي با خدا حرف مي زني وقتي من دلم مي گيره روي يك برگ كاغذ براي خدا نامه مي نويسم بعدش سبك مي شم. كسي كه مي دونه چي توي قلبت مي گذره چي مي خواي باطن و نيتت چيه؟
خيلي تمرين خوبيه كه زندگي رو دست خود خدا بسپاريم.
امروز اينجا بارون بود زير بارون كه راه مي رفتم يك لذتي مي بردم وصف ناپذير دنيا سراسر زيبايي است خدا چقدر بندهاي خودش رو دوست داشته كه همه رو براي اونها آفريده.
پس اميدوارم
خدايي كه در اين نزديكي است
لاي اين شب بوها، پاي آن كاج بلند
حتي يك لحظه ما رو به حال خودمون رها نكنه