مي دونم عزيزم. كمي تا حدودي شوخي كردم. چون جمله ت يه خورده قلقلكم ميداد!
من اين وسط يك سوال برام پيش اومده كه در حالت دوم، اون حرف هايي كه شنونده شون تو نبودي رو اونوقت چه جوري شنيدي؟
هم آوا ي نازنين اين لينك اون تصويري ست كه نتونستين ببينين:
http://i12.tinypic.com/735kq3a.jpg
سلام خانومي
اين حسادت بدي نيست اغلب آدما اين جورين
حسادت زماني مخربه كه آسيب رسان باشه
تو كه گلي به كسي صدمه نميزني خانومي
چشم برات ميفرستم
ايميلت اينه ديگه؟ hamavablog@yahoo.com
سلام
به نظرم:آدما پر از "کاش" هاي جورواجور و رنگارنگ هستند و نتيجه ي اين " کاش" ها ميشه هنر، ميشه شعر، ميشه هدف و در نهايت ميشه زندگي. اينکه ميبيني اين همه فرق بين انسانها هست، دليلش متفاوت بودن "کاش" هاي اوناست. اغلب زياده خواهي ذاتي انسان موجب ميشه که خيلي از خواسته هاش براي هميشه پشت کلمه ي "کاش" بمونند.اما ... از اونجا که اين "کاش" تو از نوع "کاش" هاي زياده خواهانه نيست ، اميدوارم در روزگاريکه نسل گوش هاي شنوا مثل نسل يوز پلنگ ايراني و خرس پاندا رو به انقراضه ، "شنيده بشي و شنونده باشي" ... و به تمام " کاش هاي خوبت" برسي.و اما ... حسودي بر دوقسم است : خوب و بد . قسم يکم، انگيزاننده است و باعث پيشرفت و سعادت. و ملال در پي ندارد،زين رو بهتر است "حس رقابت" خوانده شود. قسم دوم، مهلک است و موجب پسرفت و پريشاني خاطر.( دور باد!)به گمان اينجانب و پي شناخت حاصله، مقصود سرکار همان قسم يکم بوده استندي.
آدينه خوششاد باشيخدا نگهدار
ج پ ن : خواستم به پي نوشت پستت جواب بدم که ... !