سفارش تبلیغ
صبا ویژن

1-پدر جون جانم!اگر می دونستی چقدر غرق لذت می شم وقتی دستاتو می بوسم،موقع بوسیدنشون دستاتو پس نمی کشیدی و من مجبور نبودم واسه بوسیدنشون بهت حقه بزنم،الکی بگم رو دستت چیه؟بعد دستتو بگیرم تو دستم و ببوسم یا وقتی نشستی و دستت رو گذاشتی کنارت،آروم بدون اینکه متوجه بشی نیتم چیه خم شم و دستت رو ببوسم.
نمی دونی اونروز خنده ی از روی رضایتت چقدر غرق لذتم کرد.
2-مامی جان واسه ی اولین بار از دیدن اشکت خوشحال شدم،اشک شورت خنده ی شیرینی بهم هدیه کرد...

پ ن:خدایا شکرت...
   


نوشته شده در  پنج شنبه 86/6/15ساعت  12:23 صبح  توسط هم آوا 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
نمی دانم
مادر که می شوی
اوووف
مثال نقض
هجوم افکار
نوشتن
[عناوین آرشیوشده]