سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پاییز که می شود، آفتاب پاییز که به صورتم می خورد با آن خنکای نسیمش، عاشق می شوم، سرشار از انرژی می شوم، دلم می خواهد این انرژی را در تمام دنیا پخش کنم، دلم می خواهد این حال و هوا را با دیگران سهیم شوم، با بوسیدن امید، با قربان صدقه رفتن مادرم، با اس ام اس دادن به خواهری، با درست کردن غذای مورد علاقه بچه ها، با لبخند به کودکی در خیابان...

امروز کار خوبی انجام دادم از خودم راضی ام امیدوارم نتیجه کارم برای آن فرد پر باشد از خیر و برکت ...

 


نوشته شده در  شنبه 92/7/6ساعت  11:7 عصر  توسط هم آوا 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
نمی دانم
مادر که می شوی
اوووف
مثال نقض
هجوم افکار
نوشتن
[عناوین آرشیوشده]