سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نمی دانم عادی است یا غیر عادی، آدمیزادیست یا دور از آدمیزادیست، اینکه برای من چیز خاصی وجود ندارد.
بیشتر توضیح دهم مثلا اگر از من بپرسند چه رنگی را دوست داری جوابی ندارم بدهم منظور گفتن یک رنگ خاص است من تقریبا همه رنگها را دوست دارم در مورد غذا هم همینطور نمی گویم همه غذاها را دوست دارم اما خوب، غذاهای زیادی دوست دارم که نمی توانم درجه بندی کنم میزان دوست داشتنشان را. این قضیه در مورد خیلی موارد دیگر هم صدق می کند مثل گل، میوه و ...
یعنی اگر من و امید تو این مسابقاتی که همسران شرکت می کنند که در نبود یکی از دیگری در مورد علایقش سوال می کنند شرکت کنیم قطعا با امتیاز منفی زیادی رو به رو می شویم و امید هم آن وسط گوه گیجه می گیرد که چه جوابی دهد...
نمی دانم به لحاظ شخصیت شناسی به آدمهایی مثل من چه می گویند...روانشناسی از این طرفا رد نمی شود آیا؟ ببینیم حالمان چه قدر بد است؟! 



 


نوشته شده در  پنج شنبه 92/6/14ساعت  3:7 عصر  توسط هم آوا 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
نمی دانم
مادر که می شوی
اوووف
مثال نقض
هجوم افکار
نوشتن
[عناوین آرشیوشده]