• وبلاگ : كسي كه مثل هيچكس نيست
  • يادداشت : روزهاي بدي كه گذشت...
  • نظرات : 8 خصوصي ، 102 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2   3   4   5    >>    >
     
    + ثمينا 
    سلام. من بعد از عمل بينيم درگير همين علائم شدم. من يك سال فقط گريه ميكردم و خونوادمو عذاب دادم. عملم سال 87 بود و تا يك سال كسي نفهميد منو فرستادن دكتر اعصاب و قرص خوردن و بعد كم كردن بعد يك سال مشاور. من شب كه ميشد علائم خفگبم بيشتر ميشد و كلا ديگه ترسيده بودم. هر دكتري ميرفتم ميگفت از اعصابته اما من واقعا مشكلي نداشتم بجز ترس بعد از عمل. حتي همون باريوم كه خوردي و عكس گرفتي هم يك ليوان پر خوردم. چون يا زودتر ميخوردم يا ديرتر. زندگيم جهنم شده بود. اب ميخواستم بخورم بايد تمركز ميكردم و بينش نفس ميكشيدم. غذا هم كه نگو. حتي پيش اين پير زنها رفتم كه دست توي حلق ميكنن ???? بعد يكي گفت مشكل معده داري. دوسال امپرازل خوردم و كم كم بهتر شدم اما خوب نه. بعد كه اندوسكوپي كردم گفت ريفلاكس داري و التهاب كه درمان شد و خوب شدم. تا امسال كه تا عصبي ميشم يا ناراحت دوباره تا يه هفته مريضم. از خدا ميخوام كه براي هميشه خوب بشم نه اينكه اين حالت ها هي بره و بياد ??????????الان هم كه دارم اين متن رو مينويسم انگار كه يه دونه به توي گلوم گير كرده
    + زيبا 
    سلام. منم الان يه ماه هست انگاري يه چيزي تو گلوم گير کرده. پيش هر دکتري ميرم ميگه عصبيه. واقعا ديگه حتي نميتونم گريه کنم. بعضم که مي گيره اول اون قسمت گلوم بزرگتر ميشه. ديگه نميدونم چيکار کنم
    + ليلا 
    سلام خدا خيرتون بده منم همين مشکلو داشتم و 10تا تخصص مختلف رفتم و کلي تو اينترنت سرچ کردم تا اينکه به شما رسيدم و خيالم راحت شد...
    + MT 
    سلام
    تنگي نفس/درد جناغ/ احساس توده در گلو/ سرفه زياد/ خلط ريه زياد/ ترشحات پشت حلق زياد/ احساس تکان تکان خوردن/ سر سبکي/ سبکي بدن/تپش قلب/عدم خوابيدن/ گرفتگي عضلات پشت و گردن/التهاب حلق
    قلبم سالم / ريه سالم/عدم استرس/
    من اين علايم را دارم همون ريفلاکس معده؟؟؟
    پاسخ

    منم داشتم اينا رو اما من که پزشک نيستم با يه متخصص مشورت کنيد
    + ريحانه 
    سلام
    شايد باورتون نشه ولي من چندين مرتبه متن شما رو خوندم تا بتونم فکر کنم که شايد منم يه روزي خوب ميشم.واقعا ديگه خسته شدم همه چي با يه سرماخوردگي شروع شد و الان هنوز مشکلم برطرف نشده.از هر نوع دکتر که فکرشو بکنين رفتم ولي همه دارن الکي به اعصاب ربطش ميدن. انواع امپرازول هارو خوردم ولي فايده نداشته. 10 کيلو وزن کم کردم هيچي نميتونم بخورم.شبا از خواب بيدارم ميکنه خلط زياد و احساس خفگي شديد بهم دست ميده.هميشه دارم به چيزي خوردن اطرافيانم دقت ميکنم ميگم اخه چطوري ميتونن بخورن واسه من شده يه حسرت.لطفا واسم دعا کنين.
    پاسخ

    خوب مي شي توکل بر خدا
    سلام استاد عزيز، از روزي که پست هاتون خوندم و اخرين باري که تو پست شما کامنت گذاشتم تقريبا 9 ماه ميگذره و روزايي که با درد و فکر اينکه هر لحظه ممکنه اين درد منو بکشه سپري ميکردم و 10 سال از انتشار اين پست شما ، شايد براتون جالب باشه ولي پست هاي شما خيلي به من کمک کرد و واقعا فهميدم حتي يک ساعت زندگي کردن هم ارزش جنگيدن رو داره ،انقدر از گرگان و ناهار خوران تعريف کردين که من که علاقه اي به بيرون رفتن و طبيعت گردي نداشتم تقريبا هر هفته يک روز به طبيعت گردي اختصاص دادم ، ناهار و خوران و زيارت رو هم رفتم و آن پياده روي و دويدن روزهاي باراني ناهار خوران که در پست هاي شما هميشه وصف بي نظيري داشت ، با يوگا آشنا شدم و قدرتش تو از بين بردن فکر هاي منفي و بيهوده ، از همه جالب تر با رياضيات که دشمن ديرينه بودم دوستي عميقي برقرار کردم و خيلي رد پاش رو تو کار و زندگيم احساس ميکنم و برا ارشد اميدوارتر شدم ، با اينکه اين بيماري هر از گاهي سراغم مياد ولي يادگرفتم چجوري باهاش کنار بيام و هر بار که نااميد ميشم يه نگاه به اين پست و پست هاي ديگه که ميندازم ياد روز هاي سخت گذشته ميفتم و اينکه اگه اميد نداشتم الان اينجا نبودم ،يادم بود تولدتون بهمن ماه هستش و دوست داشتم تولدتون تبريک بگم (البته خودمم هم بهمن ماهي هستم نميدونم شايد بخاطر همينه که انقدر راحت تونستم با نوشته هاي شما ارتباط برقرار کنم ولي بنظرم يک اراده شکست ناپذير تو وجود همه بهمن ماهي ها هستش) و تشکر کنم ولي انگار که خيلي دير شد. اميدوارم شما و خانواده محترمتان هميشه خوشحال و سلامت باشيد .
    پاسخ

    سلام واااااي چه قدر تعريف چه قدر تمجيد اول مي سنجدي ظرفيت من رو خخخخ ممنونم و خوشحال از اين نوشتت و واقعا اگر نوشته هاي من چنين تاثيري داشته که واقعا هم خدا رو شاکرم و هم خوشحال ممنونم بابت تبريک و البته که براي محبت کردن و تبريک هيچ و قت دير نيست ...شاد باشيد و شادي آفرين
    + اسيه 
    سلام خوشحالم که خوبي اما متاسفانه به شدت ازاين که تلاش ميکردي مشکلت رابزرگ وخطرناک نشون بدي بدم اومد .مثل بچه ها ...من ده سال پيش سرطان خون گرفتم ودراوج زيبايي و جواني با درمان وحشتناک شيمي درماني روبه رو شدم ....راستش اولش فکرکردم که الان ميخواي از يک مشکل حاد بنويسي ولي بعد که اخرنوشته ات رسيدم گفتم هميننننن!!! اين همه اه وناله ونننه من غريبم کردي همين !! خداروشکرخوبي ولي به نظر من اين پست را پاک کن چون مايه خنده وحتي تحقير خودت هست ......تقلاي مسخره اي کردي براي نشون دادن به مقاوم بودن وشادبودن و ازاين چرنديات .....تو اگر شرايط من راداشتي قطعا خودکشي ميکردي ....و درنظر من موضوع بسيار کم اهميت وحتي اغراق اميزبود ...چون من هم مشکل رفلکس دارم و همين علايم اما نه اينقدرشديد اين دري وري ها چيه نوشتي ....يک کم مقاوم باش ....دختري ميشناسم با ام اي شديد کوه‌نوردي شده ...براي يک رفلاکس معده اينننن همه توضيح دادي و فکرکردي شاخ فيل راشکستي تو چه لوسي هستي .حالا خوبه سلامتي
    پاسخ

    درود من هم بسيار خوشحال و خرسندم از بهبودي شما ، در جواب شما بايد چند تا مطلب بنويسم اما خوب خلاصه مي کنم اولا من اين متن رو ننوشتم خودم رو قوي و شاد نشون بدم و ننه من غريبم بازي کنم اين يه دوره يک سال و نيمه بود که دکترها اصلا تشخيص نمي دادن مشکل من رو و اين بيش از همه من رو اذيت کرد هر دکتري يه برجسب بهم مي زد و من اصلا نمي تونستم چيزي بخورم . دري وري هاي که من ندشتم خدا رو شکر به درد تعدادي از آدمها خورد که اومدن برام ايميل کردن يا کامنت گذاشتن که بعد از خوندن اين متن اميدوار شدن و به دکتر گوارش مراجعه کردن و از سر درگمي در اومدن . .شما سرطان داشتي شکستش دادي دمت گرم اما آدمها به لحاظ قدرت جسمي و روحي مثل هم نيستن شما من رو آدمي ضعيف و ترسو فرض کن براي کسي که به چنين مريضي غلبه کرده دقيقا درسته درد من براش مسخره بازي و لوس بازي باشه .... به هر حال اميدوارم هميشه خوب و سلامت باشيد اتفاقا نوشتت يه جورايي خيلي به درد اين روزهاي من خورد انگار پيغامي بود که بايد به دستم مي رسيد ممنونم
    + رضا 
    منم يه مشکل اينچنيني دارم
    از اول رفتم دکتر گوارش
    زياد افاقه نکرده
    نميدونم چم شده
    خدا کنه خوب بشم
    + ندا 
    سلام. دوباره آندوسکوپي انجام دادم بعد از 3 ماه که التهاب مري داشتم . اين بار همه چيز نرمال بود و دکتر گفت بايد پ هاش متري انجام بدي . اما حال عمومي من بدتر شده. گلودرد و گوش درد شديد و پشت حلقي که بعد از خوردن غذا بيشتر ميشه . دکتر گفت فعلا ديگه نياز به خوردن آنتي اسيد ندارم . بايد برم متخصص اعصاب و روان و اگر بعد يک ماه بهتر نشدم برم پ هاش متري .اما علايم من کاملا شبيه شما هست.ميترسم از پ هاش متري .
    پاسخ

    نترس ترس حالت رو بدتر مي کنه دقيقا منم همين بودم پيش يه دکتر خوب برو من سن 20 22 سالگي دچار اين مشکل شدم چون تو اون سن احتمال چنين چيزي رو خيلي دکترها در نظر نمي گيرن مي گن از استرس و اعصاب و روانه به من مي گفتن فکر و خيال زندگي و ازدواح و شوهر داري خخخ
    + پريسا 
    سلام آوا جون خوبي.من اين مشکلو حدود يه ساله دارم اما غذا تو گلوم گير نميکنه.هنه جور آزمايشم دادم دکتر ميگه از عصابه .قرص عصاب مصرق کردم خوب نشدم.يه دکتر ديگه پنتو پرازول و امپرازول داد حس خفگي شديدم رفت اما هنوز حس ميکنم چيزي داخل گلوم گير کرده.همش ميگن از عصابه واقعا ديگه خسته شدم اخه من استرس چيزيو ندارم ک بخواد اينجوري بشه.....از آندوسکوپي ام ميترسم.و ميترسم ديگه خوب نشم
    پاسخ

    داروهات رو مصرف کن زمان مي بره خوب شدنش آندوسکوپي ترس نداره من هر 5 سال يه بار مي رم آندوسکوپي
    + Sharif 
    سلام خيلي ممنون از مقاله خوب شما لطفا اسم اون دکتر که تشخيص داد مشکل شما رو مشخصاتي رو بنويسيد
    چون من الان دو ماه همين مشکل رو دارم و همه دکتر ها رو رفتم و قرص هم بهم دادن و مشکلم حل نشد و خيلي عذاب اوره ممنون ميشم از شما.
    پاسخ

    من گرگان هستم دکتر اميرياني در گرگان
    + سامان 
    خيلي ممنون از شما بابت مقاله درست شرايط شما رو من هم داشت و همه کار هايي که گفتيد رو انجام دادم حتي رفتار دکتر ها هم همينطور بوده مرسي ازاطاعات و مقاله واقعا ديگه داشتم ناميد ميشدم نمي دونم چي کار کنم.
    + fati 
    چند وقته حس ميکنم هر چي ميخورم تو گلوم گير ميکنه
    الان سه ماه شده فک کنم بيشتر
    جديدا که شبا هم اونقد نفسم ميگيره که نگو انگار يچيز سفتي تو گلومه حتي نميتونم تفم رو قورت بدم يا مثلا برنج ميخورم يا تخمه يا هر چي گير ميکنه بين راه بيني و ناي و گلوم از اين گندمک ها خريديم شبا ميخورم پاي فيلم ميام بخابم بعدش انگار گلوم داره خفه ميشه صب خوب ميشه ها تنگي نفسه ولي گير کردن و پريدن غذا تو گلوم شده کار هر روز نميدونم چيکار کنم رفتم واسه تيروئيد گفتن چيزي نيس گلوت التهاب داره قبلا خيلي وقت پيش قرص داد خوردم خوب بود بعد دوباره شروع شد نميدونم ته گلومو نميتونم ببينم که ولي بعضي شبا که خوابيده تخمه يا گندمک ميخورم حس ميکنم دارم خفه ميشم چيکار کنم
    پاسخ

    خوردن قبل از خواب مشکل رو بيشتر مي کنه بخصوص تخمه پيش متخصص گوارش برو حتما ممکنه رفلاکس باعث زخم انتهاي گلوت شده واسه منم زخم شده بود
    + مليحا 
    سلام عزيزم
    منم مدت زياديه رفللکس دارم اما بهش بي توجه بودم تا هفته پيش که يه قرص تو گلوم گير کرد و از اون روز تا حالا فکر ميکنم چيزي تو گلوم گير کرده.امروز صبح که از خواب بيدار شدم ديدم گوش راستم درد گرفته??قبلا مشکل خس خس سينه رو داشتم...مي ترسم برم دکتر
    شروع کردم صبح قرص پنتوپرازول خوردن صبح ناشتا البته اين قرصا تجويز دکتري هست که قبلا رفتم ولي قرصا رو مصرف نکردم و بدتر شدم
    الان نوبت دکتر گوش حلق بيني گرفته ام
    التماس دعا
    پاسخ

    برو پيش متخصص گوارش
    سلام
    سرگذشت من تقريبا مثل شماست الان حدود پنج ماهه که تنگي نفس دائمي دارم حتي دکتر روانپزشک رفتم و قرص افسردگي خوردم ولي همچنان تنگي نفس دارم دو بار دکتر فوق تخصص ريه رفتم ميگه ريه مشکلي نداري از اعصا به ولي قرص اعصاب هم تاثيري نداره الان وقتي متن شما رو خوندم گفتم شايد مشکل من هم همين باشه ديگه کلافه شدم از تنگي نفس و بي تاثير بودن داروها
    الان مشکلتون کاملا رفع شده؟
    چه مدت دارو خوردي تا خوب شدي؟
    چه داروي خووردي؟
    سپاس
    پاسخ

    مشکلم رفع شد دوباده بعد 10 سال برگشت الان دوباره دارم دارو مي خورم به فوق تخصص گوارش مراجعه کن
       1   2   3   4   5    >>    >